۱ تیر ۱۳۸۵، ۹:۱۸

در نشستي با حضور مديران نشريات ادبي عنوان شد :

نشريات ادبي ما امروز تخصصي شده اند / حمله به افراد و نفي انديشه ها به معني جريان سازي ادبي نيست

نشريات ادبي ما امروز تخصصي شده اند / حمله به افراد و نفي انديشه ها به معني جريان سازي ادبي نيست

تا سال هاي سال مباحث ايدئولوژيك چپ اجازه آشنايي با ادبيات محض را به ما نمي داد و هر كه مي خواست داستايوفسكي بخواند مخالف با طبقه كارگر شناخته مي شد. ايدئولوژي مرگ هنر و ادبيات را موجب مي شود ، خواه ايدئولوژي فاشيستي باشد و خواه سوسياليستي. خوشبختانه امروز نشريات تخصصي شده و داستان و شعر و نقد ادبي بطور جدي و تخصصي در مجلات پي گرفته مي شود.

به گزارش خبرنگار فرهنگ و ادب مهر، علي دهباشي در نشستي با موضوع بررسي نقش مطبوعات در پيشبرد ادبيات و جريان سازي ادبي كه در كافه تيتر برگزار شد، ضمن بيان اين مطلب افزود: نخستين ستون هاي روزنامه ها درباره ادبيات مقارن با آغاز انقلاب مشروطه پديدار شد. اين ستون ها بعدها تبديل به صفحاتي شد كه نمونه هايي از ترجمه هاي فرانسه را به عنوان قطعه هاي ادبي ترجمه و چاپ مي كردند.

وي اوج گيري مشروطه را با پيدايش مجلات ادبي و توجه افرادي چون ملك الشعراي بهار به ادبيات نوين (مدرن) همزمان دانست و ادامه داد : در كنار نشريات و ترجمه هاي ادبيات فرانسه انجمن هاي ادبي نيز شكل گرفت. اين انجمن ها بيشتر جنبه آزادي خواهانه پيدا كرد و اشخاصي نظير ميرزاده عشقي و عارف قزويني و ايرج ميرزا در محافل سروده هاي اجتماعي و سياسي خود را آغاز كردند.

دهباشي اضافه كرد: بعد از دوران مشروطه و شروع عصر رضاخاني مجلاتي ادبي مثل ارغوان پا گرفتند كه به شكلي گسترده تر به ادبيات توجه نشان دادند. در اين دوره كه هنوز زبان و ادبيات انگليسي فراگير نشده بود، داستان هايي از فرانسه از نويسندگاني مثل ويكتور هوگو در نشريات به چاپ مي رسيد.

مدير مجله ادبي بخارا، دوران پس از شهريور 1320 را دوره تاثيرپذيري نشريات ادبي از فضاي سياسي ذكر كرد و افزود: مجله دنيا در اين زمان به ادباي شوروي مي پرداخت و پيام نوين و پيام نو و انديشه نو هم در همين راستا حركت مي كردند. كم كم نويسندگان و شاعران ايراني در نشريات معرفي شدند و نيما نيز براي اولين بار شعر خود را در نشريه مردم - ارگان حزب توده - چاپ كرد. نيما البته گرايش هاي چپ نداشت ولي به دليل سيطره چپ بر مجلات ادبي ناگزير از قرار گرفتن در عرصه بود. 

وي تصريح كرد: به تدريج صف بندي هايي ميان نوگرايان و كهنه گرايان ادبي شكل گرفت تا جايي كه از يك سو محمد حجازي در راه زندگي مي نوشت و صادق هدايت در سخن. با مجله سخن جريان ادبي ايران شكل تازه اي به خود گرفت. علاوه بر هدايت، چوبك و اخوان و نادرپور و ... هم توسط نشريه سخن به جامعه ادبي معرفي شدند و سپس گروه معروف اربعه شكل گرفت. اين گروه نسبت به زمانه خود حرف هايي تازه داشت و هدايت براي اولين بار كافكا را به فارسي ترجمه كرد و او را شناساند.

دهباشي ادامه داد: در سال هاي بعد نشرياتي مثل آرش، خوشه، نگين و فردوسي و .. بسياري از نويسندگان را شناسايي كردند تا جايي كه امثال فروغ و سهراب سپهري و صادق چوبك به ادبيات ايران معرفي شدند. آنها رسالت واقعي خود را كه معرفي چهره هاي تازه ادبيات بود به خوبي انجام مي دادند و استعدادهايي ناشناخته نظير ابوالحسن نجفي و محمد قاضي كه بعدها به بزرگان ادبيات تبديل شدند از دل همين نشريات بيرون آمدند.

اين فعال فرهنگي و مطبوعاتي ، دهه چهل را اوج جريان ها و كار محافل ادبي و ارتباط تنگاتنگ آنها با نشريات دانست و گفت: اين روند در آغاز انقلاب نيز ادامه يافت و جريان هاي متعددي پديد آورد اما اغلب آنها به سمت شعارهاي حزبي رفتند و از حركت ادبي بازماندند. عمده نويسندگان و شاعران ما تقسيم بندي حزبي و سياسي شدند و آثارشان نيز منطبق با اهداف و گرايش هاي سياسي شان بود.

وي با اشاره به ادبيات چپ توده اي كه دم از شعارهاي طبقاتي و عدالت خواهانه و ... مي زد ، تصريح كرد: از آن جايي كه سياست ناپايدار است دستاوردهاي ادبي در خدمت سياست نيز سطحي و بي ارزش است. در مقابل، جرياني بود كه از جنگ ادبي اصفهان كار خود را شروع كرد و بدون تعلقات سياسي در فكر هنر و فرماليسم در ادبيات بود. اين جريان همواره از سوي احزاب و سياسي نويس ها متهم به انفعال در برابر حساسيت هاي سياسي مي شد اما آنها توجهي نشان نمي دادند و ادبيات شان را به خدمت ايدئولوژي هاي چپ و راست و .. در نمي آوردند.

دهباشي سال هاي بعد از دهه شصت را مقارن با فروكش كردن جريان هاي ادبي توصيف كرد و يادآور شد: در اين دوره جرياني از نسل سوم ادبيات ايران شروع به حركت كرد و نشريات متعددي تيز از قبيل آدينه و دنياي سخن و ساير نشريات شروع به كار كرد. امروز به نظر مي رسد در دوره فترت نشريات ادبي هستيم و گويي نشريات ما از جريان هاي روز كمي عقب مانده اند.

به گزارش مهر، در اين نشست كه جمعي از روزنامه نگاران و منتقدان ادبي نيز حضور داشتند، سعيده آبشناسان - سردبير مجله گوهران - طي سخناني درباره كاركردهاي اصلي نشريات ادبي گفت: در حال حاضر چندان جريان سازي مشخصي در مجلات ادبي ما به چشم نمي خورد. معمولا تعدادي داستان و شعر و ترجمه را كنار هم مي چينند و مجله توليد مي كنند. ضمنا نمي توان سخن گفتن بر ضد افراد و فلان شاعر و رد كردن نظريه و ... را نوعي جريان سازي تلقي كرد.

وي تصريح كرد: حمله به افراد و نفي انديشه ها به معني جريان سازي ادبي نيست. معمولا نقدهاي ادبي ما تنها سر و صداي گروهي و محفلي ايجاد مي كند و نزاع هايي از اين دست بوجود مي آورد. ما منتقد ادبي حرفه اي نداريم كه به طور تخصصي و به عنوان يك شغل به پژوهش و مطالعه جدي اقدام كند و تنها در نشريات ادبي بنويسد.

سعيده آبشناسان تبعيت نشريات ادبي از كميت و تعداد مخاطبان را هدف مناسبي براي نشريات ندانست و گفت: در جريان سازي فكري، طيف و مخاطب خاصي مدنظر نيست. يك نشريه نظر خود را مطرح مي كند و بعد بررسي مي كند تا ببيند چه تعداد مخاطبان از آن استقبال كرده اند ولي متاسفانه جريان هاي فكري ما يا بدون تخصص و پژوهش مطرح شده اند و يا فاقد اسلوب و معيارهاي لازم بوده اند؛ چرا كه ناموفق بوده اند.

کد خبر 343049

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha